نقش فنآوری اطلاعات در سازمان - تحول یا بهبود
اهمیت نقش فنآوری اطلاعات (IT) در باز تعریف فرآیندها بسیارمهم است. ولی چگونگی نگاه مدیران به نقش IT در فرآیندهای سازمان مهمتر است. امروزه اگر سازمانی نتواند دیدگاه خود را در مورد IT دگرگون کند عدم موفقیت مهندسی مجدد در حرفه اش را به دنبال خواهد داشت. برخی فن آوری اطلاعات را معادل خودکار سازی دانسته پس بنابراین نخست در پی شناختن مشکل و سپس یافتن راه حل لازم از فن آوری برای آن هستند. حال آن که IT نقش برجسته و کلیدی را در مهندسی مجدد سازمانها ایفا میکند و متاسفانه این نقش به آسانی به اشتباه تعریف میشود. چه بسا استفادهی نادرست از این فن آوری در کارها خود به اشاعه اندیشهها و رفتارهای کهنهی سازمان دامن زده و مشکلات را بیشتر خواهد کرد.
تشخیص نیروی نهفته در فنآوری اطلاعات و کاربرد آن در سازمانها نیازمند طرز تفکر ویژه تحول گرایانهای است که دست اندرکاران دنیای کسب و کار با آن آشنا نبوده یا از آن دوری میجویند. مدیران در راستای حل مسائل بیشتر از تفکر عینی استفاده میکنند. یعنی ابتدا مسئله تعریف میشود و سپس یک یا چند راه حل برای آن مییابند. این ساده انگاری است که از IT باهدف بهسازی عملیات حرفه در سازمان استفاده شود. بکارگیری IT در تفکر مهندسی مجدد نیازمند تفکر استنتاجی است. یعنی ابتدا یک عامل و راه حل اساسی را میشناسیم و سپس به جستجوی مسئلههایی میگردیم که میتوان با آن نیرو، مسائل را به صورت بنیادی حل کرد. به عبارت دیگر نباید فن آوری را با عینک وضع فعلی فرآیند دید و سئوال کرد که “چگونه از این فن آوری برای بهتر کردن آنچه اکنون انجام میدهیم استفاده کرد؟
” بلکه باید بگوییم “چگونه میتوان از این فن آوری استفاده کرد تا آنچه را که امروز در توان ما نیست ایجاد کنیم“. نهایتاً تأکید میگردد که قدرت فن آوری اطلاعات در بهسازی فرآیند موجود نبوده، بلکه این قدرت سازمان را به شکستن مقررات کهنه و خلق مسیرهای جدید برای انجام کار، توانمند میسازد و این مفهوم استفاده از IT در مهندسی مجدد سازمان است.